شمه ای از سیرت رسول الله ﷺ (۴)：

شیر خوردن پیامبر ﷺ از حلیمه ی سعدیه ：
 باتوجه به رسم آن زمان اعراب،حلیمه ی سعدیه همراه با تعداد کثیری از زنان بنی سعد به مکه آمدن تا هرکدام طفل شیرخواری را تحویل گرفته با اجاره شیر دهد،زنان دیگر هر کدام طفلی را پیداکرده و تحویل گرفتن، اما جز پیامبر ﷺ کسی برای حلیمه باقی نمانده بود.

← محمد ﷺ را بخاطر یتیم بودن کسی برنداشته بود.
← کسی هم فرزند خود را به حلیمه بعلت کم شیربودنش نداده بود.

 حلیمه،پس از تحویل گرفتن محمد ﷺ، او را درجلوی خود سوار مرکب خود نمود و راه افتاد.
و از سایر زنان جلو افتاد.

آن زنان فریاد زدند：ای حلیمه! الاغ تو دیروز نای رفتن نداشت و از همه عقب افتاد،الان چه شده که اینقدر تند میرود و از همه جلو افتاده ای!؟
حلیمه گفت：پسر مبارکی را به همراه دارم...

 از برکت پیامبر ﷺ شیر حلیمه افزایش یافت،قبل از برکت وجود پیامبر ﷺ حلیمه حتی برای فرزند خود شیر کم داشت اما حالا دو پسر را از شیر خود سیر میکند...

✓ خانواده ی شیری (رضاعی) پیامبر ﷺ همگی به دین اسلام مشرف شدند :

ــ امام علامه ابن حجر عسقلانی رحمه‌الله می فرماید:
از سعادت های حلیمه سعدیه این بود که خودش و همسرش (الحارث) و پسرش (عبدالله) و دخترانش (شیماء و أنیسه)، همگی ایمان آورده و مسلمان شدند .

 در کتاب «الاصابة» روایت شده که حلیمه و شوهرش و نیز عبدالله، پسرشان به خدمت پیامبر ﷺ آمده‌اند.

? مزگێنی بۆ (حلیمه) بێ 
? شیرخۆری ئه و یه تیمه بێ

? هه رزانی له و ئیقلیمه بێ
? هه م شیری زۆر بێ جاری من

شکافتن سینه ی مبارک پیامبر ﷺ به دست فرشتگان خدا：

 زمانی که پیامبر ﷺ ،دو ساله شد،حلیمه او را به مکه برد و از آمنه خواست تا محمد ﷺ را برای مدت دیگری نزد خود نگه دارد و آمنه موافقت نمود.

بعد از این ماجرا، روزی محمد ﷺ و برادر شیری اش در کوچه بازی میکردند، که ناگهان برادر شیری اش با عجله به طرف خانه فرار میکند و فریاد میزند：
دو مرد لباس سفید، برادر قریشی ام را خوابانیده و سینه ی او را شکافتن.

حلیمه و شوهرش با عجله خود را به محمد ﷺ رسانیدند،رنگش پریده و تغییر کرده بود.
حلیمه او را بوسید و گفت：چه اتفافی افتاده پسرم؟
محمد ﷺ فرمود：دو مرد لباس سفید نزد من آمده و سینه ی مرا شکافتن و چیزی از آن بیرون آوردن،سپس سینه ام را مانند اولش درست کردند و رفتن.

 الحارث،شوهر حلیمه گفت：از این میترسم که بلایی به سر این پسر بیاید،او را به نزد خانواده اش برمیگردانیم.حلیمه و شوهرش، محمد ﷺ را به مکه بردن و ماجرا را برای آمنه بازگو کردن.

 ابن عباس رض میفرماید：این بار که پیامبر ﷺ را باز آوردن سن مبارکش ،پنج سال بود.

✓  فرشتگان سه بار و طبق روایتی چهار بار ، سینه‌ی مبارک پیامبر ﷺ را شکافتند：

❶  اولین بار ：در زمان کودکی بود،وقتی نزد حلیمه ی سعدیه بسر میبرد،
[عن انس：ان رسول الله ﷺ أتاه جبرییل و هو یلعب مع الغلمان فأخذه فصرعه فشق عن قلبه فاستخرج منه علقة سوداء و قال:هذا حظ الشيطان،ثم غسله في طست من ذهب بماء زمزم ثم لأمه<رواه مسلم> _وزاد احمد:_ و ختم على قلبي بخاتم النبوة ]

 ترجمه：(زمانی که پیامبرﷺ  در کوچه با کودکان بازی میکرد،حضرت جبرییل _با ملایکه ی دیگر_ به خدمت او آمدن و او را بر زمین خواباندن و سینه ی مبارکش را شکافتن و قلب او را بیرون آوردن و یک پارچه خون از آن بیرون کشیده و پرت کردن،و فرمود：این سهم شیطان بود.
سپس قلب مبارک را در تشتی از آب زمزم شستند و باز آن را در جای خود قرار دادن و مهر نبوت را نیز بر آن زدند)

❷ دومین بار ：
در زمان قبل از بعثت و نزول قرآن بود تا برای دریافت < وحی > آماده گردد.(رواه ابو نعیم و الطیالسی)

❸ سومین بار ：
در شب اسرا و معراج بود ،تا برای دیدار معشوقش ،الله جل جلاله آماده گردد. (رواه البخاری)

[ ❹ چهارمین بار : در سن شریف ده سالگی ]

☝️ امام نووی (رحمه الله) میفرماید：
امت اسلامی بر این باورند که پیامبر ﷺ از شر شیطان محفافظه شده بود از نظر جسم و روح و ... .

?منابع：
البدایه و النهایه،ج۱
السیرة الحلبيه،ج١

الاصابه

فتح الباري
شرح النووي علی مسلم
ژیانی پیغه مبه ری ریزدار...

#شیرخوردن_پیامبر
#شکافتن_سینه_پیامبر

 ? @soal_dini ?

? sdini.com ?